02174391539

مـــرکز ارتبــاط

02174391539

مـــرکز ارتبــاط

چرخه دمینگ (PDCA) چیست و چگونه منجر به بهبود فرآیندها میشود ؟
مقالات مرتبط
نمایش همه مقالات
دوره های آموزشی
5gtscot0.jpg
Group-221.jpg
Group-222.jpg

چرخه دمینگ (PDCA) چیست و چگونه منجر به بهبود فرآیندها میشود ؟

امتیازStar5Star4Star3Star2Star1 (0/5)
19:00 دقیقه مطالعه
Views بازدید0

فهرست مطالب

چرخه دمینگ (PDCA)، چرخه شوارت یا همان چرخه بهبود مستمر در دهه ی 1950 توسط مشاورمدیریت، دکتر ویلیام ادوارد دمینگ ابداع شد. این استراتژی در مدیریت کیفیت و توسعه فرایندها، برای بهبود پیوسته ی محصولات و خدمات به کار می‌رود. این چرخه به صاحبان کسب و کارها کمک میکند تا به طور مداوم کیفیت عملکردشان را پیگیری کرده و بهبود ببخشند. در این شیوه قبل از به روزرسانی مراحل و روش های کاری در سطح بزرگ، پیشرفت های آزمایشی را در مقایس کوچک بررسی میشود.

در این مقاله، به توضیح کامل چرخه دمینگ و مراحل آن میپردازیم و نحوه اجرای آن را بررسی خواهیم کرد.

مراحل اجرای چرخه دمینگ (PDCA)

مراحل اجرای چرخه دمینگ

نام PDCA مخفف Plan-Do-Check-Act است و شامل چهار مرحله اصلی برنامه‌ریزی (Plan)، اجرا (Do)، بررسی (Check) و اقدام (Act) می‌باشد. انجام درست هر مرحله، در موفقیت نهایی تاثیر مستقیم دارند. در این بخش به توضیح هر مرحله و نحوه ی اجرای آنها خواهیم پرداخت.

1. مرحله برنامه‌ ریزی (Plan)

هدف از این مرحله، تعیین مسیر و ارائه ی راهکارهایی برای بهبود فرایندها و ارتقای کیفیت مناسب و رسیدن به اهداف کسب و کارهستند. کارهایی که باید در این مرحله انجام شوند، به ترتیب اینگونه است:

تحلیل وضعیت

با استفاده از مشاهده، گزارش های کمی و کیفی، نظرسنجی ها و به طور کلی تحلیل وضعیت فعلی، داده های مربوط به مشکلات پیش آمده، فرصت های احتمالی و نقاط ضعف و قوت را به دست آورید. دلایل بوجود آمدن آنها، تأثیرشان بر کسب و کار شما و نحوه ی مدیریت آنها را بررسی کنید. از نمودارها و برنامه های کامپیوتری برای تحلیل دقیق تر استفاده کرده و مسیرها و موانع موجود را شناسایی کنید.

تعیین اهداف

اهداف کسب و کارتان باید به طور دقیق مشخص شوند. برای مثال افزایش فروش، کاهش هزینه های زمان و منابع، افزایش رضایت مشتریان، کاهش زمان تحویل محصول و خدمت به آنها یا بهبود کیفیت و عملکرد.

باید بدانید معیار شما برای موفقیت چیست ؟ برای مثال زمان اجرا، میزان خطاها، نرخ رضایت مشتری، تعداد پروژه ها و محصولات. برای ارزیابی این دو فاکتور، از استراتژی اسمارت (SMART) استفاده کنید. بدین معنی که اهداف و معیارهای شما برای موفقیت باید دارای ویژگی های زیر باشند:

  1. مشخص، دقیق و واضح باشند (Specific)
  2. از لحاظ کمی قابل اندازه گیری باشند (Measureable)
  3. واقع گرایانه و قابل دستیابی باشند (Attainable)
  4. با اهداف و اولویت های کلی سازمان و گروه مرتبط یاشد (Relevant)
  5. تاریخ شروع و پایان داشته و زمان‌دار باشد (Time-based)

استراتژی‌ های اجرایی

راه کارها و استراتژی های جدید برای حل مشکل یا بهره برداری از فرصت ارائه دهید و پلن عملیاتی جدید تدوین کنید. برنامه را به وظایف قابل اجرا تقسیم بندی کرده و مسئولیت ها و افراد مرتبط با آنها را مشخص کنید. کارهای عملیاتی را تقسیم بندی و اولویت بندی کنید. جدول زمانی آماده کرده و هزینه و منابع را بطور مؤثر تخصیص کنید. از تهیه ی برنامه های اضطراری و ایجاد انعطاف در پلن جدید غافل نشوید. منابع و نیروی انسانی مورد نیز را برای مرحله ی اجرای برنامه ی جدید، آماده ی عمل کنید.

2. مرحله اجرا (Do)

هدف از این مرحله، پیاده‌سازی برنامه‌ها و استراتژی‌های تعیین شده در مرحله ی قبل است.

  • شروع با طرح پایلوت: بعد از اتمام برنامه ریزی و یافتن راه حل ها، یک پروژه ی آزمایشی در مقیاس کوچک اجرا کنید. طرح محیط کنترل شده و کوچکی است که در آن میتوانید استراتژی های جدید خود را آزمایش کرده و از مشکلات احتمالی در روند انجام آن مطلع شوید. با این کار میتوانید قبل از اجرای راه کارهای جدید خود در پروژه ی اصلی، با ریسک کمتر آنها را بصورت امتحانی اجرا کرده و از نقاط ضعف و قوتشان آگاه شوید.
  • هماهنگی و آماده سازی: همه ی افراد پروژه را از تغییرات در حال اجرا، فرآیندهای جدید و اهداف کار آگاه کنید. همه ی افراد مربوط به پروژه باید بدانند که دقیقا چه اتفاقی درحال رخ دادن است و اطمینان حاصل کنید همگی از وظایفشان آگاه هستند و میدانند در هر مرحله چه باید بکنند. در صورت نیاز جلسه ی آموزشی و آماده سازی برایشان برگزار کنید. آموزش هایی مانند کار با سیستم، مدیریت بحران، نحوه ی اجرا.
  • نظارت و مستند سازی: بعد از پیاده سازی برنامه ی جدید، تمامی اقدامات انجام شده و نتیجه ی آنها را مشاهده و ثبت کنید. در هر مرحله عملکردها و نتایج و تغییرات را پیگیری کرده و داده های دقیق جمع آوری کنید. این اطلاعات میتواند شامل داده‌های عددی، مشاهدات، گزارش های پیشرفت و بازخوردها باشد.
  • مرحله اجرا در چرخه دمینگ به صورت یک حلقه باز تکرار می‌شود. بعد از انجام مرحله اجرا، فرایند به مرحله بررسی (Check) می‌رود تا نتایج و داده‌های جمع‌آوری شده در مرحله قبلی بررسی و تحلیل شوند. بر اساس نتایج بررسی، تصمیمات و اقدامات بهبودی در مرحله اقدام (Act) اتخاذ می‌شوند و سپس مجدداً به مرحله برنامه‌ریزی (Plan) برمی‌گردیم تا برنامه‌های جدیدی برای بهبود فرایند تعیین شود. این فرایند تکرار می‌شود تا بهبود پیوسته و مستمر در فرایند حاصل شود.

3. مرحله بررسی (Check)

هدف از این مرحله، ارزیابی عملکرد و شناسایی نقاط ضعف و قوت فرایندهای جدید است. در این مرحله با تجزیه و تحلیل و ارزیابی دقیق مشاهدات و اطلاعات کمی و کیفی به دست آمده از مرحله ی اجرا، متوجه خواهیم شد که آیا تغییرات ایجاد شده در استراتژی ها موثر و کارآمد بوده اند یا خیر و پلن برنامه ریزی شده ی جدید تا چه میزان به موفقیت دست یافته و با معیارهایمان هماهنگی دارد.

  • ارزیابی: داده های به دست آمده در مرحله ی قبل را از نظر کیفی و کمی به دقت تحلیل و بررسی کنید. نقاط قوت و ضعف برنامه را مشخص کنید. مشکلات و موانع را شناسایی کنید و به طور کلی عملکرد خود در این مرحله را بسنجید.

4. مرحله اقدام (Act)

هدف از این مرحله، اجرای اقدامات نهایی برای ارتقاء پیوسته و مستمر فرایندها است.

  • نتیجه گیری: به طور منظم اطلاعات و بازخورد جمع آوری کرده و بر اساس تحلیل های به دست آمده، فرایند خود را مرتب و به روزرسانی کنید. در این مرحله نقاط قوت عملکردتان را تثبیت کرده و وارد چرخه ی کار میکنید و نقاط ضعف عملکرد را بهبود بخشیده و از مشکلات احتمالی آینده جلوگیری میکنید. به طور کلی این مرحله برای ارزیابی نهایی و پایدارسازی فرایندهای جدید است.

به یاد داشته باشید که برای بهبود مستمر کارتان، باید این چرخه را مرتب تکرار کنید.

بررسی کاربرد های چرخه بهبود مستمر دمینگ (PDCA)

بررسی کاربرد های چرخه بهبود مستمر دمینگ

چرخه ی دمینگ به دلیل ویژگی ها و رویکردهای مثبت و اثربخش خود، به روشی محبوب و متداول برای بهبود بخشیدن و بهینه سازی در سازمان های کوچک و بزرگ تبدیل شد. ویژگی هایی مانند سادگی، تطبیق پذیری، قابل اجرا بودن، بهینه ساز هزینه ها، پیشگیر مشکلات، قابل پیگیری و داده محور و…

این چرخه در بسیاری از صنایع و سازمان ها کاربرد دارد؛ رایج ترین و مهم ترین این حوزه ها را در ادامه نام میبریم:

  • مدیریت تولید محصولات مختلف و بهبود کیفیت
  • مدیریت پروژه های مختلف و ارتفای عملکرد
  • بهبود خدمات مشتری و افزایش رضایت
  • مدیریت مالی و بهینه سازی هزینه ها

استفاده از چرخه دمینگ چه مزایایی دارد ؟

مهم ترین نتیجه ی استفاده از این چرخه را میتوان بهبود و ارتقای مستمر و پایدار دانست. ادوارد دمینگ این چرخه را با هدف بهینه سازی و به روزرسانی مداوم محصولات و خدمات سازمان ها ابداع کرد. از مهم ترین مزایا و نتایج مفید استفاده از این چرخه را در ادامه نام میبریم:

  • بهبود مستمر: استفاده از این چرخه، این امکان را به مدیران کسب و کار میدهد تا به طور منظم عملکردهایشان را ارزیابی کرده و بهبود ببخشند.
  • بهینه سازی و کاهش هزینه ها: استفاده از این چرخه با شناسایی منابع و هزینه های تلف شده و استفاده ی بهینه از آنها، باعث افزایش بهره وری و بهینه سازی فرایندها میشود.
  • افزایش کیفیت محصولات و خدمات: استفاده از چرخه ی دمینگ با بازبینی مداوم و و کنترل دائمی استانداردها و رویکرد رفع نقص ها و بهبود مداوم ، باعث افزایش کیفیت محصولات و خدمات میشود.
  • ایجاد مزیت رقابتی: استفاده از این چرخه به ارتقای دائمی سطح عملکرد کمک کرده و با افزایش کیفیت کار و بیشترشدن رضایت و وفاداری مشتریان، باعث تمایز کسب و کار از دیگر رقبا میشود.

نتیجه گیری

چرخه ی بهبود عملکرد دمینگ، همان طور که از نامش پیداست، ابزار قدرتمندی برای صاحبان کسب و کار است تا با استفاده ی مداوم از آن، عملکرد خود را بهبود ببخشند، مشکلات، موانع و نقص های موجود در فرایندهای کاری را رفع کنند و کیفیت خدمات یا محصولات خود را افزایش دهند، و از هزینه ها و منابع هدر رفته در روند کار خود آگاه شوند. این چرخه با رویکرد تحلیل و بازبینی مستمر فرایندها، اصلاح و به روزرسانی همیشگی آنها میتواند برای استفاده در حوزه های گوناگون حتی زندگی روزمره و شخصی افراد بسیار مفید و کارآمد باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شروع به تایپ کردن برای دیدن پستهایی که دنبال آن هستید.

ادامه دوره نهم مهر ماه…