چه سوالاتی از مشتری بپرسیم تا فروشمان متحول شود؟ (راهنمای جامع)

سوالات از مشتری

فروش موفق تنها به معنای ارائه یک محصول یا خدمت نیست؛ بلکه هنر درک عمیق نیازها، چالش‌ها و اهداف مشتریان است. این درک، نه از طریق حدس و گمان، بلکه با پرسیدن سوالات درست و استراتژیک حاصل می‌شود. یک فروشنده حرفه‌ای می‌داند که سوالات قدرتمند، کلید ورود به دنیای مشتری و خلق ارزشی پایدار برای اوست. این مسیر، از شناخت دقیق شخصیت مشتری آغاز شده و تا شناسایی نقاط درد و ارائه راه‌حل‌های هدفمند ادامه می‌یابد.

در این مقاله، به شما خواهیم آموخت که چگونه با پرسیدن سوالات کلیدی، نه تنها فروش خود را افزایش دهید، بلکه ارتباطی عمیق و پایدار با مشتریان خود برقرار سازید. برای تبدیل شدن به یک فروشنده موفق، باید بدانید که چگونه سوال بپرسید.

دسترسی سریع

۱. شخصیت‌پردازی (طراحی پرسونا) مشتریان

شخصیت‌پردازی مشتری یا طراحی پرسونا خریدار، یکی از مهم‌ترین اجزای بازاریابی درونگرا (inbound) است که برای واحدهای فروش و بازاریابی حیاتی است. این فرآیند به شما کمک می‌کند تا دقیقا بدانید محصولات و خدمات خود را به چه کسی می‌فروشید و پیام‌های بازاریابی و فروش خود را به بهترین شکل ممکن تنظیم کنید. با درک عمیق از پرسونای مشتری، می‌توانید نیازهای پنهان او را کشف کرده و راه‌حل‌هایی ارائه دهید که فراتر از انتظار اوست.

برای طراحی یک پرسونای موثر، باید فراتر از اطلاعات دموگرافیک ساده بروید و به جنبه‌های مختلف زندگی و کار مشتریان احتمالی خود بپردازید. این کار شامل جمع‌آوری اطلاعاتی درباره پیشینه شخصی، سازمان متبوع، نقش شغلی، چالش‌ها، اهداف و ترجیحات خرید آن‌هاست. این رویکرد جامع، به شما امکان می‌دهد تا تصویری کامل و چندوجهی از مشتری ایده‌آل خود داشته باشید و استراتژی‌های فروش و بازاریابی خود را بر اساس آن بنا نهید.

الف. سؤالات مربوط به پیشینه شخصی خریداران

جمع‌آوری اطلاعات دموگرافیک، نقطه شروع خوبی برای تهیه پیش‌نویس پرسونا است. این سوالات به شما کمک می‌کنند تا درک اولیه‌ای از محیط زندگی و وضعیت اجتماعی مشتری خود به دست آورید.

مشخصات فردی

آیا مشتری شما متأهل است؟ درآمد سالانه خانواده‌اش چقدر است؟ کجا زندگی می‌کند؟ جنسیتش چیست؟ چند سال دارد و آیا فرزند دارد؟ این اطلاعات پایه می‌توانند در درک سبک زندگی و اولویت‌های او موثر باشند.

سوابق تحصیلی

چه مقطع تحصیلی را به پایان رسانده است؟ در کدام دانشگاه‌ها و در چه رشته‌ای درس خوانده است؟ دانستن دقیق نام دانشگاه، می‌تواند اطلاعات بیشتری درباره پیشینه فکری و شبکه‌های ارتباطی او بدهد.

مسیر شغلی

چگونه به شغل فعلی‌اش رسیده است؟ آیا رشته تحصیلی او با شغلش مرتبط است؟ آیا مسیر شغلی سنتی داشته یا از صنعت دیگری وارد شده است؟ این سوالات به درک جاه‌طلبی‌ها و تجربیات حرفه‌ای او کمک می‌کنند.

ب. سؤالات مربوط به سازمان خریداران

دانستن جزئیات شرکت مشتری به طراحی صفحه فرود مخاطب و درک بهتر نیازهای سازمانی کمک می‌کند. این بخش به شما بینشی از محیط کاری و چالش‌های احتمالی مربوط به کسب‌وکار می‌دهد.

صنعت فعالیت شرکت

شرکت در کدام صنعت یا صنایع فعالیت می‌کند؟ این سوال نشانگر محصول یا خدماتی است که شرکت خریدار به مشتریان خود ارائه می‌دهد. دانستن این امر به شما کمک می‌کند تا تأثیر کسب‌وکار خود را در بازارهای هدف بسنجید.

ابعاد شرکت

شرکت از نظر میزان درآمد و تعداد کارکنان چقدر بزرگ است؟ این اطلاعات می‌تواند در تعیین مقیاس نیازها و پیچیدگی فرآیندهای تصمیم‌گیری مشتری موثر باشد.

ج. سؤالات مربوط به نقش خریداران

این اطلاعات به ویژه در بازاریابی B2B اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند، چرا که به شما کمک می‌کنند تا جایگاه مشتری در سازمان و مسئولیت‌های او را درک کنید.

وظایف و عنوان شغلی

وظایف شغلی و عنوان شغلی خریدار چیست؟ چه مدت این وظایف را انجام داده است؟ آیا نقش او مختص خودش است یا فعالیت‌های دیگران را مدیریت می‌کند؟ این سوالات به درک عمق تخصص و مسئولیت‌های او کمک می‌کنند.

ساختار گزارش‌دهی

به چه کسی گزارش می‌دهد و چه کسی به او گزارش می‌دهد؟ سطح سابقه کاری خریدار (مدیریت میانی/ارشد در مقابل سطح مقدماتی) در فهم میزان اختیارات و نخصص او مهم است.

سنجش شغل

شغل او چگونه سنجیده می‌شود؟ مسئول کدام معیارهاست؟ به کدام اعداد و نمودارهای آماری نگاه می‌کند؟ این اطلاعات نشان می‌دهد که چه چیزی موجب موفقیت و نگرانی‌های اوست.

روز معمولی کاری

خریداران چه ساعتی به محل کار می‌رسند و چه ساعتی آنجا را ترک می‌کنند؟ چه کارهایی بیشترین بازدهی را برایشان دارد؟ همچنین شامل جزئیات خارج از کار (مثل ترجیح حضور در خانه یا محل کار، فعالیت‌های تفریحی، کسانی که برایشان اهمیت دارند، نوع ماشین و برنامه‌های تلویزیونی) نیز می‌شود.

مهارت‌های مورد نیاز

اگر بخواهند جایگزین خود را استخدام کنند، چه مهارت‌هایی را شرح می‌دهند؟ مهارت‌های ایده‌آل چیست و عملکرد فعلی آن‌ها چگونه است؟ این مهارت‌ها را از کجا (شغل فعلی، قبلی یا دوره خاص) آموخته‌اند؟

دانش و ابزارهای مورد استفاده

از کدام نرم‌افزارها و ابزارها به صورت روزانه یا هفتگی استفاده می‌کنند؟ دانستن اینکه چه محصولاتی را دوست دارند یا دوست ندارند، به تنظیم جایگاه شما در بازار کمک می‌کند.

سوالات از مشتری

د. سؤالات مربوط به چالش‌ها، اهداف و یادگیری خریداران

این بخش به شما کمک می‌کند تا به عمق مشکلات مشتری نفوذ کرده و اهداف او را شناسایی کنید. درک نحوه یادگیری مشتری نیز در انتخاب کانال‌های ارتباطی مناسب اهمیت دارد.

بزرگترین چالش‌ها

بزرگترین چالش‌های آن‌ها چیست و این مشکل چگونه بر زندگی روزمره آنها تأثیر می‌گذارد؟ باید به تفاوت‌های ظریفی که از احساسات آنها نسبت به مشکلات ناشی می‌شود، توجه کرد.

مسئولیت‌ها و اهداف

مسئول انجام چه کارهایی هستند؟ هدف اصلی و ثانویه آن‌ها در محیط کار چیست؟ این سوالات به شما در درک اولویت‌های مشتری کمک می‌کنند.

معنای موفقیت

موفقیت در نقش آن‌ها چه معنایی دارد؟ این پاسخ می‌تواند به شما در ارائه راه‌حل‌هایی که واقعا به بهبود وضعیت مشتری منجر می‌شوند، کمک کند.

نحوه کسب اطلاعات جدید

چگونه اطلاعات جدید مربوط به شغل خود را به دست می‌آورند؟ آیا آنلاین (شبکه‌های اجتماعی، گوگل) یا حضوری یاد می‌گیرند؟ به کدام منابع (دوستان، همکاران، متخصصان) اعتماد بیشتری دارند؟

نشریات یا وبلاگ‌ها

کدام نشریات یا وبلاگ‌ها را می‌خوانند؟ این اطلاعات می‌تواند به شما در انتخاب کانال‌های مناسب برای بازاریابی محتوایی کمک کند.

شبکه‌های اجتماعی

در کدام انجمن‌ها و شبکه‌های اجتماعی فعالیت می‌کنند؟ این به شما کمک می‌کند تا زمان و منابع بازاریابی شبکه‌های اجتماعی را اولویت‌بندی کنید.

ه. سؤالات مربوط به ترجیحات خرید خریداران

این بخش از پرسونا به شما کمک می‌کند تا فرآیند تصمیم‌گیری و خرید مشتری را درک کرده و خود را برای اعتراضات احتمالی آماده کنید.

تعامل با فروشندگان

ترجیح می‌دهند چگونه با فروشندگان تعامل داشته باشند؟ (مشورتی، حضوری، آنلاین یا تلفنی). این اطلاعات برای ارائه تجربه‌ای مطلوب از مشتری مداری ضروری است.

تحقیق آنلاین

آیا برای تحقیق در مورد فروشندگان یا محصولات از اینترنت استفاده می‌کنند؟ چگونه اطلاعات را جستجو می‌کنند؟ (جستجوی آنلاین، وب‌سایت‌های نقد و بررسی، پرسیدن از دوستان/خانواده).

توصیف خرید اخیر

خریدی که اخیراً انجام داده‌اند را توصیف می‌کنند؟ چرا آن را در نظر گرفتند، روند ارزیابی و تصمیم به خرید چگونه بوده است؟ پیش‌بینی اعتراضات و شکایات خریدار در روند فروش بسیار مهم است.

۲. تماس کشف (Discovery Call) در فروش

تماس کشف (دیسکاوری) اولین گفتگوی شما با مشتری بالقوه پس از ابراز علاقه او به محصول یا خدماتتان است. این تماس عنصری حیاتی در فرآیند فروش است که شانس انعقاد قرارداد در آینده را به طرز چشمگیری افزایش می‌دهد. هدف اصلی این تماس، درک عمیق‌تر نیازها و چالش‌های مشتری و ارزیابی اینکه آیا محصول یا خدمت شما می‌تواند راه‌حل مناسبی برای او باشد، است. برای چگونه فروشنده خوبی باشیم، تسلط بر تماس کشف ضروری است.

در طول تماس کشف، شما باید نقش یک مشاور را ایفا کنید، نه صرفاً یک فروشنده. با پرسیدن سوالات باز در فروش و گوش دادن فعال، می‌توانید اعتماد مشتری را جلب کرده و به او کمک کنید تا مشکلات خود را به وضوح شناسایی کند. این مرحله، سنگ بنای یک رابطه فروش موفق و بلندمدت است و به شما امکان می‌دهد تا راه‌حل‌های خود را به شیوه‌ای هدفمند و متناسب با نیازهای واقعی مشتری ارائه دهید.

فرآیند گام به گام تماس کشف

فرآیند تماس کشف، اگر به درستی مدیریت شود، می‌تواند به طور قابل توجهی نرخ تبدیل شما را افزایش دهد. این مراحل، راهنمایی برای برگزاری یک تماس کشف موثر ارائه می‌دهند.

تحقیق پیش از تماس

قبل از برقراری تماس، باید تا حد امکان درباره‌ی مشتری (حوزه فعالیت، چالش‌ها، اهداف) تحقیق کنید. این کار اطلاعات زمینه‌ای مفیدی می‌دهد و سوالات تماس را القا می‌کند.

ارسال دستور جلسه

تماس‌های کشف بالاترین اهمیت را دارند زیرا سرنوشت معامله را تعیین می‌کنند. حتماً دستور جلسه تهیه کرده و برای مشتری ارسال کنید تا همه موارد مورد نظر پوشش داده شوند و گفتگو هدفمند پیش برود.

تعیین زمان مناسب

زمان و تاریخی را تعیین کنید که برای هر دو طرف مناسب باشد. احترام به زمان مشتری، نشان‌دهنده حرفه‌ای بودن شماست.

گفتگوی دوستانه در آغاز

تماس را با گفتگوی آسان شروع کنید (مثلاً درباره روز یا هفته‌شان). لحن گفتگو باید دوستانه باقی بماند تا یک مصاحبه به نظر نرسد و مشتری احساس راحتی کند.

سؤالات کلیدی در تماس کشف

سؤالات کشف باید از نوع باز باشند تا مشتری فراتر از جواب‌های ساده “بله” یا “خیر” صحبت کند و اطلاعات عمیق‌تری را به اشتراک بگذارد. استفاده از تکنیک فروش سوالات باز، در این مرحله حیاتی است.

سؤالات مقدمه‌چینی (ایجاد زمینه)

هدف این سوالات، تأیید تحقیقات قبلی و کسب اطلاعات بیشتر است که به شما در درک بهتر زمینه و موقعیت مشتری کمک می‌کند. سوالاتی مانند: “درباره‌ی شرکتتان برایم بگویید.”، “درباره‌ی نقش خودتان برایم بگویید. به صورت روزمره چه کارهایی انجام می‌دهید؟” و “مسئولیت چه معیارهایی (شاخص‌های قابل اندازه‌گیری) را بر عهده دارید؟” در این بخش مطرح می‌شوند.

سوالات از مشتری

سؤالات ارزیابی (شناسایی اهداف و نقاط ضعف)

از چارچوب BANT (بودجه، اختیار، نیاز و بازه‌ی زمانی) می‌توان برای تدوین این سؤالات استفاده کرد تا هم نیاز مشتری را درک کنید و هم میزان انطباق آن با محصول خود را بسنجید. “درباره‌ی اهداف خود (مالی، مرتبط با مشتری، عملیاتی) برای ماه/سال آینده برایم بگویید.”، “در حال تلاش برای حل چه مشکلی هستید؟” (سؤال باز برای درک چالش‌های کلی‌تر)، “ریشه‌ی این مشکل چیست؟” (برای کشف نقاط اصطکاک که مانع پیشرفت شده‌اند، حیاتی است)، “چرا این موضوع الان برایتان اولویت دارد؟” (برای درک فوریت مشکل)، “نتیجه‌ی موفقیت‌آمیز از نظر شما چیست؟” و “اگر محصولی انتخاب نکنید، آیا برنامه‌ای برای حل این مشکل دارید؟” (نشان می‌دهد چقدر به محصول شما نیاز دارند) از جمله سوالات مهم این بخش هستند.

سؤالات سلب صلاحیت (Disqualification)

این سوالات برای شناسایی مواردی مطرح می‌شوند که نشان‌دهنده عدم همخوانی مشتری با محصول شما هستند و به شما کمک می‌کنند تا زمان و منابع خود را به درستی هدایت کنید. “چه کسی در انتخاب فروشنده مشارکت خواهد داشت؟”، “بودجه‌ی تقریبی شما برای حل این مشکل چقدر است؟”، “آیا صاحب بودجه «حامی اجرایی» است؟” (کارمند ارشدی که متعهد به موفقیت پروژه است) و “زمان‌بندی شما برای اجرای این راه‌حل چگونه است؟” سوالاتی هستند که در این مرحله پرسیده می‌شوند.

سؤالات برداشتن گام‌های بعدی

این سوالات برای پیش بردن مشتری در مسیر فروش و اطمینان از ادامه فرآیند تعامل طراحی شده‌اند. “آیا این شرایط رقابتی است؟” (دیگر چه کسانی را برای خرید در نظر می‌گیرد؟)، “پس از انتخاب محصول، فرآیند خرید آن چگونه است؟ آیا بررسی‌های قانونی یا تدارکاتی وجود دارد؟”، “اگر این راه‌حل را پیاده‌سازی کنید، انتظار دارید یک سال بعد چه تغییراتی ایجاد شود؟” (تشویق به تصویرسازی زندگی بهتر) و “می‌توانم در تاریخ [روز/ماه] با شما مجدد تماس بگیرم؟” از جمله این سوالات هستند.

۳. شناسایی و حل نقاط درد (Pain Points) مشتریان

پرداخت پول برای مشتریان دردناک است و آن‌ها زمانی حاضرند این درد را تحمل کنند که با دردی بزرگتر مواجه باشند. یافتن و حل کردن نقاط درد، راهی عالی برای متمایز کردن خود از رقبا و افزایش فروش است. درک این نقاط به شما کمک می‌کند تا ارزش واقعی محصول یا خدمات خود را به مشتری نشان دهید و راه‌حل‌هایی ارائه کنید که مستقیما به مشکلات او پاسخ می‌دهند. این رویکرد، پایه و اساس یک استراتژی فروش موفق را تشکیل می‌دهد.

برای شناسایی موثر نقاط درد، باید به دقت به مشتریان خود گوش دهید و تلاش کنید تا فراتر از مشکلات سطحی، به ریشه‌های اصلی نارضایتی یا چالش‌های آن‌ها پی ببرید. این کار نیازمند همدلی، صبر و توانایی پرسیدن سوالات عمیق است. هنگامی که نقاط درد را شناسایی کردید، می‌توانید راهکارهای خود را به گونه‌ای تنظیم کنید که به طور مستقیم این دردها را تسکین دهند و مشتری را به سمت تصمیم‌گیری برای خرید سوق دهند.

انواع نقاط درد مشتریان

نقاط درد مشتریان را می‌توان به دسته‌های مختلفی تقسیم کرد که هر کدام نیازمند رویکردی خاص برای شناسایی و حل هستند. شناخت این دسته‌ها به شما کمک می‌کند تا مشکلات مشتری را بهتر طبقه‌بندی کنید.

مشکلات مالی

این مشکلات مربوط به هزینه‌ها هستند. برای مثال، طرح‌های اشتراک گران‌قیمت، محصولات با کیفیت پایین که نیاز به تعمیر/تعویض دارند، یا عدم شفافیت قیمت نهایی. در کسب‌وکارها، این شامل فروش ناکافی، سود کم با درآمد بالا، یا هزینه‌های زیاد برای تجهیزات است.

مشکلات فرآیند

ناکارآمدی‌های عملیاتی در طول سفر مشتری را شامل می‌شود. مثلاً دشواری تماس با تیم پشتیبانی، نیاز به تکرار اطلاعات، یا تأخیر در اطلاع‌رسانی وضعیت درخواست‌ها. در کسب‌وکارها، شامل روند دشوار استخدام، ریزش مشتری به دلیل بخش خدمات غرق شده، یا ترس از انتقال به نرم‌افزار جدید است.

نقاط درد بهره‌وری

این نقاط درد به اتلاف زمان در استفاده از محصولات یا خدمات فعلی، یا ناتوانی در استفاده بهینه از زمان مربوط می‌شوند. مشتریان به دنبال راه‌حل‌هایی هستند که زمان آن‌ها را آزاد کرده و بهره‌وری‌شان را افزایش دهد.

نقاط درد پشتیبانی

کمکی که مشتری در طول فرآیند خرید یا پس از آن دریافت نمی‌کند. مثلاً ناتوانی در یافتن پاسخ سؤالات اساسی در وب‌سایت، یا عدم هماهنگی تیم‌های پشتیبانی و فروش داخلی.

نقاط درد انسانی

این دسته مربوط به سلامت شخصی یا مسائل داخلی سازمان است. مثلاً پایین بودن روحیه کارمندان، از دست دادن بهترین کارمندان، یا عدم اعتماد به مدیران میانی برای آموزش.

نحوه شناسایی نقاط درد (تحقیق کیفی)

نقاط درد مشتریان ذهنی و پیچیده هستند. بنابراین، تحقیقات کیفی (پرسش‌های باز با پاسخ‌های دقیق فردی) بر تحقیقات کمی (سؤالات بله/خیر یا امتیازدهی) ارجحیت دارد.

تعامل مستقیم با مشتریان

بهترین راه این است که به مشتریان اجازه دهید مستقیماً مشکلات خود را بیان کنند. سوالاتی مانند: “هنگامی که با محصول ما مواجه شدید، سعی داشتید چه مشکلی را حل کنید؟” و “سه مزیت اصلی که از محصول ما دریافت کرده‌اید چیست؟” می‌توانند در این بخش موثر باشند.

صحبت با تیم فروش و پشتیبانی

این تیم‌ها در خط مقدم هستند و منبع ارزشمندی برای کشف نقاط درد محسوب می‌شوند. از نمایندگان فروش بخواهید مشاهدات خود را پس از هر فروش شکست‌خورده یادداشت کنند: نقاط درد مشترک چه بود؟ چرا مشتری احتمالی محصول را رد کرد؟ آیا محصول ما را با رقیب مقایسه کرد؟

تجزیه و تحلیل بازخورد مشتریان

آنچه مشتریان در رسانه‌های اجتماعی یا فروشگاه‌های آنلاین می‌نویسند را نظارت کنید. این روشی عالی برای یافتن نقاط درد است و به شما کمک می‌کند تا از نمونه سوالات نظرسنجی از مشتریان الگو بگیرید.

زیر نظر گرفتن رقبا

وب‌سایت، قیمت‌ها، پرسش‌های متداول و صفحات فرود رقبا را ارزیابی کنید. نقاط دردناک مشتری که آن‌ها برایشان راه‌حل ارائه کرده‌اند را یادداشت کنید و تبلیغات آنها را بررسی کنید.

نحوه برطرف کردن نقاط درد

پس از شناسایی نقاط درد، گام بعدی ارائه راه‌حل‌های موثر است. این مرحله نیازمند خلاقیت و تطبیق‌پذیری با نیازهای خاص هر مشتری است.

ارائه راه حل‌های متناسب

هنگامی که درد شناسایی شد، راه‌حل خود را با نیازهای خاص مشتری هماهنگ کنید و جایگزین‌های روشنی برای چالش‌هایشان ارائه دهید. این کار نشان می‌دهد که شما به طور واقعی به مشکلات آن‌ها اهمیت می‌دهید.

ارائه گزینه‌های ارتباطی متنوع

اگر نقطه درد پشتیبانی است، طیف وسیعی از گزینه‌های ارتباطی (ربات پاسخگو، چت زنده، واتساپ، تماس تلفنی) را ارائه دهید تا مشتریان به راحتی بتوانند با شما در ارتباط باشند.

استفاده از زبان مشتری

هنگام صحبت در مورد درد از زبان مشتری احتمالی خود استفاده کنید تا اعتماد ایجاد شود و مشتری حس کند جدی گرفته می‌شود. این کار به برقراری ارتباط عمیق‌تر و موثرتر کمک می‌کند. برای تقویت این مهارت، مطالعه بهترین کتاب های مذاکره توصیه می‌شود.

شناسایی ذینفعان کلیدی

خریدار واقعی و کسانی که قدرت حل درد را دارند (بودجه و تیم‌های تصمیم‌گیرنده) را در اسرع وقت پیدا کنید. این افراد نقش مهمی در فرآیند تصمیم‌گیری نهایی ایفا می‌کنند.

پیگیری مداوم

پس از ارائه راه‌حل، حتماً پیگیری کنید که آیا نقطه درد برطرف شده است یا خیر (از طریق ایمیل، نظرسنجی یا تماس تلفنی). این پیگیری نشان‌دهنده تعهد شما به موفقیت مشتری است.

نتیجه گیری

در این مقاله، به تفصیل به اهمیت پرسیدن سوالات درست از مشتریان پرداختیم و سه حوزه کلیدی شخصیت‌پردازی، تماس کشف و شناسایی نقاط درد را مورد بررسی قرار دادیم. از سوالات مربوط به پیشینه شخصی و شغلی تا درک اهداف و چالش‌ها، هر گامی که برمی‌دارید، شما را به درک عمیق‌تری از مشتری و ارائه راه‌حل‌های مؤثرتر نزدیک می‌کند. این رویکرد سیستماتیک، نه تنها به شما در افزایش فروش کمک می‌کند، بلکه زمینه را برای ایجاد روابط پایدار و سودآور با مشتریان فراهم می‌سازد.

برای اینکه بتوانید این مهارت‌های حیاتی را در کسب‌وکار خود پیاده‌سازی کرده و تحولی پایدار در سیستم فروش خود ایجاد کنید، مجموعه سلز کوچینگ و استاد مهدی ترابی، کوچینگ فروش، همراه شما هستند. ما با ارائه مهارت‌های کاربردی، اصلاح نگرش ذهنی و تمرین مستمر، به شما کمک می‌کنیم تا نتایج ملموس و قابل اندازه‌گیری را خلق کنید. اگر به دنبال رشد راندمان فروش، توسعه تیم خود و افزایش سودآوری هستید، فرصت شرکت در سمینارها و دوره‌های کوچینگ فروش استاد مهدی ترابی را از دست ندهید. همین امروز برای رشد کسب‌وکار خود درخواست مشاوره دهید و با همراهی استراتژیک ما، موفقیت را تجربه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای ارتباط با کارشناسان مجموعه سلز کوچینگ شامل کوچ و منتورهای مجرب زیر نظر استاد مهدی ترابی کوچینگ فروش، اطلاعات خود را وارد و ارسال کنید تا در اسرع وقت با شما تماس گرفته شود.

استاد مهدی ترابی کوچینگ فروش