۱. تعریف و مفهوم قیف فروش (Sales Funnel)
قیف فروش که در بازاریابی دیجیتال و سنتی کاربرد فراوان دارد، یک مدل بصری است که مسیر سفر مشتری را از اولین نقطه تماس با یک محصول یا خدمت تا نهایی کردن خرید، به تصویر میکشد. این مدل، بیانگر فرآیندی است که طی آن، مشتریان بالقوه (یا همان سرنخها) مراحل مختلفی را طی میکنند تا به مشتری واقعی تبدیل شوند. شکل قیف، نشاندهنده این واقعیت است که در ابتدا تعداد زیادی از افراد وارد این فرآیند میشوند، اما با پیشروی در مراحل، تعداد آنها کاهش یافته و تنها درصد کمتری به انتهای قیف میرسند و خرید انجام میدهند.
هدف اصلی از طراحی و مدیریت قیف فروش، بهینهسازی نرخ تبدیل و افزایش کارایی تیمهای بازاریابی و فروش است. با درک دقیق این قیف، کسبوکارها میتوانند نقاط قوت و ضعف خود را در هر مرحله شناسایی کرده و استراتژیهای هدفمندتری را برای جذب، پرورش و تبدیل مشتریان به کار گیرند. این رویکرد به ویژه در “قیف فروش در بازاریابی” و “قیف فروش در بازاریابی دیجیتال” اهمیت مییابد، زیرا امکان رصد و تحلیل دادهها را در هر گام فراهم میآورد.
۲. مراحل قیف فروش
قیف فروش یک مدل مفهومی است که مراحل جذب مشتریان را به بخشهای مجزا تقسیمبندی میکند تا فرآیند فروش قابل مدیریت و بهینهسازی باشد. تعداد مراحل قیف فروش بسته به نوع کسبوکار و پیچیدگی محصول یا خدمت میتواند متفاوت باشد، اما بهطور کلی به سه بخش اصلی تقسیم میشود: بالای قیف (TOFU)، میانه قیف (MOFU) و پایین قیف (BOFU).
الف. بالای قیف (Top of the Funnel – TOFU)
این بخش به مرحله آگاهی و جذب اختصاص دارد و هدف آن، ایجاد اولین تماس و شناخت برند در میان مخاطبان گسترده است. در این مرحله، مشتریان بالقوه هنوز تصمیم قطعی به خرید نگرفتهاند و صرفاً در حال جستجوی اطلاعات یا راهحل برای نیازهای خود هستند.
مرحله | توضیح | فعالیتها و ابزارها | وضعیت سرنخ |
---|---|---|---|
آگاهی (Awareness) | مشتریان بالقوه متوجه نیاز یا مشکل خود شده و با جستجوی راهحل، با برند یا محصول شما آشنا میشوند. مخاطبان هنوز تصمیم به خرید نگرفتهاند. | بازاریابی محتوایی (مقالات وبلاگی، ویدئوها)، سئو، تبلیغات دیجیتال (PPC)، رسانههای اجتماعی، وبینارها. | مشتری راغب (Lead) |
علاقه (Interest) | مشتری بالقوه علاقه خود را نشان داده و وارد تعامل اولیه با برند شما میشود. آنها شروع به کاوش و مقایسه گزینهها میکنند. | ایمیل مارکتینگ شخصیسازیشده، ارائه وایتپیپرها یا راهنماهای کاربردی (Lead Magnets)، ابزارهای تعاملی. | مشتری راغب تعیین صلاحیت شده از لحاظ اطلاعات (IQL) یا بازاریابی (MQL). |
ب. میانه قیف (Middle of the Funnel – MOFU)

در این مرحله، سرنخها وارد فرآیند ارزیابی و مقایسه میشوند. آنها دیگر از وجود مشکل یا نیاز خود آگاه هستند و به دنبال بهترین راهحل در میان گزینههای موجود میگردند. هدف در این بخش، متقاعد کردن سرنخها به این است که محصول یا خدمت شما، بهترین گزینه برای آنهاست.
مرحله | توضیح | فعالیتها و ابزارها | وضعیت سرنخ |
---|---|---|---|
ارزیابی (Evaluation) | مشتری به مقایسه رقابتی میپردازد تا اطمینان حاصل کند که محصول شما بهترین راهحل است. تصمیمگیری در این مرحله منطقیتر است. | مطالعات موردی (Case Studies)، نظرات مشتریان، جلسات مشاوره، آزمایش رایگان یا دموی محصول. | مشتری راغب تایید صلاحیت شده از نظر محصول (PQL) یا پذیرفته شده از لحاظ فروش (SAL). |
تعامل/تصمیم (Engagement/Decision) | مشتری به دنبال جزئیات دقیقتری از محصول یا خدمات است و تردیدهای نهایی را کاهش میدهد. نیت خرید (Intent) جدیتر شده است. | ارائه پیشنهادات شخصیسازیشده، بستههای اطلاعاتی جامع، گفتگوهای شفاف و عمیق با تیم فروش. | SALها برای تبدیل شدن به SQL آماده میشوند. |
ج. پایین قیف (Bottom of the Funnel – BOFU)
این مرحله حساس و حیاتی، جایی است که سرنخها بهطور جدی آماده خرید هستند. هدف در این بخش، نهایی کردن معامله و تبدیل سرنخهای با کیفیت بالا به مشتریان پرداختی است. تمرکز بر رفع آخرین موانع و ارائه دلایل قانعکننده برای انجام خرید است.
مرحله | توضیح | فعالیتها و ابزارها | وضعیت سرنخ |
---|---|---|---|
خرید/اقدام (Purchase/Action) | مشتری پس از بررسی و تصمیمگیری نهایی، وارد مرحله تراکنش میشود. فرآیند خرید باید سریع و ساده باشد. | ارائه پیشنهاد نهایی شفاف، مذاکره بر سر قیمت و شرایط، پاسخ به اعتراضات مشتری، تخفیفهای محدود. | مشتری راغب تعیین صلاحیت شده از نظر فروش (SQL)، یا سرنخ بسیار واجد شرایط (HQL). |
وفاداری (Loyalty/Retention) | فرآیند تعامل پس از خرید به پایان نمیرسد؛ تمرکز بر تقویت رابطه بلندمدت، خریدهای مجدد و تبدیل مشتری به حامی برند است. | پشتیبانی باکیفیت پس از فروش، برنامههای پاداش و وفاداری، ارائه ارزش افزوده (وبینارها، دورههای آموزشی)، درخواست بازخورد. | مشتری وفادار، حامی برند. |
۳. تفاوت قیف فروش و قیف بازاریابی و کاریز فروش
در ادبیات کسبوکار، اصطلاحات “قیف فروش”، “قیف بازاریابی” و “کاریز فروش” گاهی به جای یکدیگر به کار میروند، اما هر یک دارای معنا و کاربرد متفاوتی هستند که درک آنها برای استراتژیهای فروش و بازاریابی ضروری است. تمایز این مفاهیم به کسبوکارها کمک میکند تا وظایف تیمهای خود را به درستی تقسیم کرده و بر روی اهداف مشخصتری تمرکز کنند.
قیف بازاریابی (Marketing Funnel) بر ایجاد آگاهی، جلب توجه و جذب مشتریان بالقوه به برند تمرکز دارد. هدف اصلی آن، تولید سرنخهای واجد شرایط است که سپس به “قیف فروش” منتقل میشوند. به عبارت دیگر، قیف بازاریابی مرحله اولیه و گستردهتری است که چشماندازهای اولیه را ایجاد کرده و آنها را به سمت برند هدایت میکند. در مقابل، قیف فروش (Sales Funnel) وظیفه تبدیل این سرنخهای جذب شده به خریداران واقعی را بر عهده دارد. تمرکز آن بر برقراری ارتباط مستقیم، حل نیازهای خاص مشتری و تشویق به نهاییسازی خرید است.
تفاوت با کاریز فروش (Sales Pipeline): “کاریز فروش” یا “خط لوله فروش” نیز مفهومی مجزا از قیف فروش است. در حالی که قیف فروش نمایش کلی از سفر خریدار (مراحل بیرونی از دید مشتری) را ارائه میدهد، کاریز فروش بیانگر فرآیندهای فروش داخلی یک سازمان است. کاریز فروش شامل مراحل عملیاتی است که تیم فروش برای تبدیل سرنخ به مشتری انجام میدهد، مانند پیدا کردن مشتری بالقوه، ارزیابی صلاحیت، ارسال پیشنهاد، مذاکره و بستن معامله. در واقع، کاریز فروش، نمایشی از وضعیت هر سرنخ در فرآیند فروش داخلی شرکت است.
۴. اهمیت و مزایای طراحی قیف فروش
“طراحی قیف فروش” یک گام حیاتی برای هر کسبوکاری است که به دنبال رشد و افزایش سودآوری پایدار است. این ابزار نه تنها به مدیران کمک میکند تا فرآیندهای خود را شفافتر ببینند، بلکه مزایای متعددی را در برنامهریزی استراتژیک و عملیاتی به همراه دارد. با استفاده از یک قیف فروش بهینه، میتوان به درک عمیقتری از مشتریان دست یافت و در نهایت، به نتایج مالی بهتری رسید.
یکی از مهمترین مزایای آن، امکان تحلیل دقیق رفتار مشتری و شناسایی نقاط ضعف در فرآیند فروش است. این بینشها به کسبوکارها این امکان را میدهد که به جای حدس و گمان، بر اساس دادهها تصمیمگیری کنند و منابع خود را به مؤثرترین شکل ممکن تخصیص دهند. این امر در مقالات مرتبط با “مدیریت فروش چیست” و “راه های افزایش فروش” نیز مورد تأکید قرار میگیرد.
شناسایی مسیر مشتری
قیف فروش به شما کمک میکند تا دقیقاً بفهمید مشتریان بالقوه در هر مرحله از سفر خرید، چه فکری کرده و چه اقدامی انجام میدهند. این درک عمیق از روانشناسی مشتری، امکان طراحی پیامها و محتوای هدفمندتر را فراهم میآورد.
بهینهسازی نرخ تبدیل
با شناسایی مراحلی که مشتریان از دست میروند (نقاط ضعف یا گلوگاهها)، میتوانید اصلاحات لازم را اعمال کرده و نرخ تبدیل را افزایش دهید. این بهینهسازی میتواند شامل بهبود صفحات فرود، محتوای ایمیلها یا آموزش تیم فروش باشد.
پیشبینی دقیق فروش
با مشاهده روند حرکت مشتریان و دانستن نرخ تبدیل در هر مرحله، میتوانید پیشبینی دقیقی از میزان فروش و درآمد آینده داشته باشید. این قابلیت برای برنامهریزی مالی و تخصیص بودجه بسیار ارزشمند است.
تخصیص منابع مؤثر
قیف فروش به اولویتبندی مشتریان با احتمال بالای خرید کمک میکند تا منابع (زمان و بودجه) بر روی آنها متمرکز شود. این به معنای کارایی بیشتر و هدر رفت کمتر منابع است.
همسویی تیمها
این چارچوب به هماهنگی فعالیتهای تیمهای فروش و بازاریابی کمک میکند تا پیامرسانی منسجمی ارائه شود. این همسویی، اصطکاک داخلی را کاهش داده و همکاری را تقویت میکند.
ارائه برنامه استراتژیک
قیف فروش یک برنامه استراتژیک برای سوق دادن مشتری به سمت خرید ارائه میدهد، نه صرفاً اقدامات موقتی. این به کسبوکارها کمک میکند تا یک رویکرد بلندمدت و پایدار برای رشد داشته باشند.

۵. شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) در قیف فروش
برای سنجش میزان موفقیت و کارایی “قیف فروش”، اندازهگیری معیارهای کلیدی ضروری است. این شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) به شما این امکان را میدهند که نه تنها وضعیت فعلی قیف را ارزیابی کنید، بلکه نقاطی که نیاز به بهینهسازی دارند را نیز شناسایی کنید. بدون اندازهگیری دقیق، بهبود مستمر امکانپذیر نخواهد بود و تلاشها ممکن است بیثمر بمانند.
هر KPI بینشهای منحصر به فردی را در مورد سلامت و کارایی قیف فروش ارائه میدهد. با رصد منظم این معیارها، میتوان به سرعت به تغییرات بازار یا عملکرد تیم واکنش نشان داد و استراتژیهای لازم را برای “افزایش راندمان فروش” به کار گرفت.
سرنخها (Leads)
تعداد کل سرنخهای وارد شده به قیف و تمرکز بر سرنخهای واجد شرایط (Qualified Leads) که بیشترین پتانسیل برای تبدیل شدن به مشتری را دارند.
نرخ تبدیل (Conversion Rate)
درصدی از سرنخها که در نهایت به فروش تبدیل میشوند. همچنین نرخ تبدیل مرحله به مرحله، برای شناسایی نقاط ریزش و گلوگاههای مهم است.
ارزش طول عمر مشتری (CLV/LTV)
سودی که انتظار میرود یک مشتری در طول مدت رابطه خود با کسبوکار ایجاد کند. این معیار به شما نشان میدهد که هر مشتری چقدر برای کسبوکار شما ارزش دارد.
هزینه جذب مشتری (CAC) یا سرنخ
کل هزینههای فروش و بازاریابی که برای به دست آوردن یک مشتری جدید متحمل میشود. این معیار به شما کمک میکند تا کارایی کمپینهای خود را بسنجید.
نسبت LTV/CAC
این نسبت رابطه بین ارزش طول عمر مشتری و هزینه جذب آن را میسنجد. برای اکثر شرکتهای نرمافزاری، نسبت ایدهآل حدود 3.0x است که نشاندهنده یک مدل کسبوکار پایدار است.
زمان چرخه (Cycle Time)
مدت زمانی که طول میکشد تا یک مشتری بالقوه از ورود به قیف تا فروش نهایی حرکت کند. کاهش این زمان میتواند به معنای افزایش کارایی فروش باشد.
میانگین معامله (Average Deal Size)
کل مبلغ ریالی معاملات تقسیم بر تعداد تراکنشها. افزایش این مقدار میتواند به طور مستقیم بر سودآوری کسبوکار تأثیر بگذارد.
۶. طراحی و بهینهسازی قیف فروش
طراحی یک “قیف فروش” موثر و بهینهسازی مداوم آن، برای جلوگیری از هدر رفتن کاربران و افزایش بهرهوری فروش ضروری است. این فرآیند شامل درک عمیق از سفر مشتری و اعمال تغییرات استراتژیک برای بهبود نرخ تبدیل در هر مرحله است. یک قیف فروش بهینه، نه تنها مشتریان بیشتری را جذب میکند، بلکه آنها را به سمت خرید و حتی وفاداری بلندمدت هدایت میکند.
“طراحی قیف فروش” باید با دقت و بر اساس دادهها انجام شود، و “تکنیک فروش” مناسب در هر مرحله به کار گرفته شود. این رویکرد به کسبوکارها کمک میکند تا منابع خود را به طور مؤثرتری مدیریت کرده و به اهداف فروش خود دست یابند.
مراحل طراحی قیف فروش:
- شناسایی نقاط کلیدی: تعریف گامهای اصلی (معمولاً ۴ تا ۶ گام) که کاربر برای تبدیل شدن به مشتری باید از آنها عبور کند (مانند مشاهده صفحه اصلی، انتخاب محصول، تسویه حساب، صفحه تشکر از خرید).
- ایجاد صفحه فرود (Landing Page): ساخت صفحهای جذاب و کاربردی که اولین فرصت تعامل مشتری احتمالی با کسبوکار شماست و شامل فراخوانی به اقدام (CTA) واضح باشد.
- ارائه ارزش (Lead Magnets): ارائه محتوای ارزشمند (مانند کتاب الکترونیکی، مشاوره یا گزارش تخصصی) در ازای دریافت اطلاعات تماس مشتری.
- پرورش سرنخها (Nurturing Leads): ایجاد تعاملات مستمر و ارائه محتوای ارزشمند برای آمادهسازی سرنخها جهت خرید (مثلاً از طریق اتوماسیون ایمیلی).
- بستن معامله: ارائه بهترین پیشنهاد (مانند دمو، نسخه آزمایشی یا کد تخفیف) برای نهایی کردن خرید.
- حفظ ارتباط و وفاداری: پس از خرید، با ارائه خدمات عالی و آموزش، رابطه را ادامه دهید تا مشتریان به خرید مجدد ترغیب شوند.
روشهای بهینهسازی (AASTL):
بهینهسازی قیف فروش یک فرآیند تجربهمحور است که با چارچوب AASTL (تحلیل، فرضیهسازی، راهحل، آزمایش و یادگیری) انجام میشود. این چارچوب به شما کمک میکند تا به صورت سیستماتیک، نقاط ضعف قیف خود را شناسایی و برطرف کنید.
این رویکرد تضمین میکند که تغییرات بر اساس دادهها و شواهد انجام میشوند، نه صرفاً حدس و گمان. با تمرکز بر بهبود مستمر، میتوانید به طور مداوم “نرخ تبدیل” خود را افزایش دهید و “روش های جذب مشتری برای فروش بیشتر” را کشف کنید.
تحلیل (Analysis)
بررسی مرحلهای که بیشترین ریزش کاربر در آن اتفاق میافتد. تمرکز باید بر ریزشهایی باشد که در مراحل میانی و پایانی، که کاربران قصد جدیتری برای خرید دارند، اتفاق میافتد.
فرضیهسازی (Assumption)
ارائه فرضیههایی در مورد علت ریزش بر اساس دادههای کمی و کیفی. این مرحله نیازمند تفکر انتقادی و خلاقانه است.
ارائه راهحل (Solution)
تهیه فهرستی از راهحلها و اولویتبندی آنها بر اساس تأثیر زیاد، پیچیدگی کم و اطمینان زیاد. این به شما کمک میکند تا بر روی مؤثرترین تغییرات تمرکز کنید.
آزمایش (Test)
اجرای آزمایشهای کنترلشده (مانند تست A/B) با ایجاد فقط یک تغییر در هر زمان و اختصاص زمان کافی برای جمعآوری دادهها. این کار به شما اطمینان میدهد که علت واقعی بهبود یا عدم بهبود را شناسایی کنید.
یادگیری (Learn)
استخراج دانش حاصل از نتایج آزمایشها (حتی در صورت شکست) برای بهکارگیری در استراتژیهای آتی. هر آزمایش، چه موفق و چه ناموفق، یک فرصت یادگیری است.
اشتباهات رایج در مدیریت قیف فروش:
مدیریت ناکارآمد “قیف فروش” میتواند منجر به هدر رفتن منابع و از دست دادن فرصتهای ارزشمند شود. بسیاری از کسبوکارها، به دلیل عدم آگاهی یا بیتوجهی، دچار اشتباهاتی میشوند که کارایی قیف فروش آنها را به شدت کاهش میدهد. شناسایی و پرهیز از این اشتباهات، گامی مهم در جهت بهینهسازی فرآیند فروش و افزایش موفقیت است.
این اشتباهات نه تنها بر “نرخ تبدیل” تأثیر منفی میگذارند، بلکه میتوانند به تجربه کلی مشتری نیز آسیب برسانند. با درک این نقاط ضعف، میتوانید از بروز آنها جلوگیری کرده و یک “قیف فروش” قویتر و مؤثرتر ایجاد کنید.
نداشتن فراخوانی به اقدام (CTA) قوی
CTA باید دقیقاً به مشتری بگوید چه کاری انجام دهد و حس فوریت ایجاد کند. CTAهای مبهم یا ضعیف، مشتریان را در بلاتکلیفی رها میکنند.
طراحی نادرست وبسایت
وبسایت (بهویژه صفحه فرود) باید به درستی طراحی شود تا مشتریان در مرحله آگاهی جذب شوند. تجربه کاربری ضعیف (UX) میتواند به سرعت مشتریان را فراری دهد.
پیگیری نکردن سرنخها
بسیاری از فروشندگان پس از اولین پیگیری منصرف میشوند، در حالی که ۸۰٪ فروشها به حداقل ۵ پیگیری نیاز دارند. پیگیری مستمر و هدفمند برای پرورش سرنخها حیاتی است.
داشتن مراحل بیش از حد
یک “قیف فروش” طولانی و با مراحل زیاد، موجب خروج مشتریان بالقوه میشود. فرآیند باید تا حد امکان ساده و روان باشد تا از خستگی مشتری جلوگیری شود.

۷. کاربرد نرمافزار CRM در مدیریت قیف فروش
نرمافزار مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) ابزاری بسیار کارآمد برای مدیریت و بهینهسازی “قیف فروش” است. در عصر دیجیتال، که حجم اطلاعات مشتریان و تعاملات آنها بسیار زیاد است، CRM به کسبوکارها کمک میکند تا فرآیندهای فروش خود را سازماندهی کرده و کارآیی تیم فروش را به طور چشمگیری افزایش دهند. این سیستمها، دیدی جامع و یکپارچه از هر سرنخ و مشتری ارائه میدهند و امکان پیگیری دقیق تمامی مراحل قیف را فراهم میآورند.
با استفاده از CRM، تیمهای فروش میتوانند بر روی فرصتهای با ارزشتر تمرکز کنند و از هدر رفتن زمان و منابع جلوگیری کنند. این امر به خصوص در پیادهسازی “تکنیک فروش” مدرن و “روش های جذب مشتری برای فروش بیشتر” بسیار مؤثر است.
سازماندهی سرنخها
CRM ورودیهای قیف (مانند بازدیدکنندگان وبسایت یا فرمهای ثبتنام) را جذب و ثبت میکند و آنها را در بالای قیف قرار میدهد. این سازماندهی اولیه، تضمین میکند که هیچ سرنخی از دست نرود.
اولویتبندی (امتیازدهی سرنخ)
با استفاده از امتیازدهی خودکار سرنخها (Lead Scoring)، CRM سرنخهای با ارزش بالاتر را مشخص میکند، که باعث صرفهجویی در زمان و تمرکز بر فرصتهای فروش واقعی میشود.
پیگیری فعالیتها
CRM تاریخچه کامل تعاملات، تماسها و وظایف مربوط به هر سرنخ را ثبت میکند، که برای شخصیسازی مکالمه و پیگیری منظم ضروری است و به تیم فروش کمک میکند تا همیشه اطلاعات بهروزی داشته باشد.
اتوماسیون فرآیندها
CRM میتواند فرآیندهای داخل قیف مانند ارسال محتوای مناسب از طریق ایمیل یا پیامک را بهصورت خودکار انجام دهد (پرورش سرنخ). این اتوماسیون، کارایی را افزایش و خطای انسانی را کاهش میدهد.
پیشبینی فروش
با رصد روند حرکت مشتریان و نرخ تبدیل در هر مرحله، CRM به پیشبینی دقیق فروش برای ماههای آتی کمک میکند. این قابلیت برای برنامهریزی استراتژیک و مدیریت منابع حیاتی است.
۸. مدلهای جایگزین و مرتبط با قیف فروش
اگرچه “قیف فروش” یک مدل قدرتمند و پرکاربرد است، اما در طول زمان، مدلهای دیگری نیز برای توصیف سفر مشتری و فرآیندهای رشد کسبوکار توسعه یافتهاند. این مدلها، هر یک با تمرکز بر جنبههای خاصی از تعامل با مشتری، دیدگاههای متفاوتی را ارائه میدهند. آشنایی با این مدلها میتواند به کسبوکارها کمک کند تا رویکرد جامعتری در استراتژیهای بازاریابی و فروش خود داشته باشند.
این مدلهای جایگزین، به ویژه در شرایطی که رفتار مشتری پیچیدهتر میشود یا هدف کسبوکار فراتر از صرفاً فروش اولیه است، میتوانند مکمل قیف فروش باشند و به درک عمیقتری از پویاییهای بازار کمک کنند.
مدل AIDA
مدل AIDA (Attention, Interest, Desire, Action) یک مدل کلاسیک است که مراحل تصمیمگیری مشتری را توصیف میکند و با قیف فروش همپوشانی دارد.
- Attention (توجه): معادل مرحله آگاهی در بالای قیف (TOFU).
- Interest (علاقه): معادل مرحله تعامل اولیه و تحقیق (TOFU تا MOFU).
- Desire (تمایل): معادل مرحله ارزیابی راهحلها (MOFU تا BOFU).
- Action (عمل): معادل تصمیمگیری و خرید نهایی (BOFU).
قیف هک رشد (Growth Hacking Funnel – AARRR)
این مدل برای استارتاپها طراحی شده و به دنبال رشد سریع با کمترین هزینه است. ملاکهای پنجگانه آن (معروف به AARRR) عبارتند از:
- Acquisition (جذب): جذب بازدیدکنندگان از طریق کانالهای مختلف بازاریابی.
- Activation (فعالسازی): تبدیل بازدیدکننده به عضو فعال (مانند ثبتنام یا اولین اقدام کوچک).
- Retention (حفظ): تبدیل عضو به کاربر وفادار (با ارتباط مستمر و ارائه آفرها).
- Referral (ارجاع): تشویق مشتریان راضی برای معرفی برند به دیگران.
- Revenue (درآمد): کسب درآمد پس از تبدیل مشتریان به وفادار.
مدل فلایویل (Flywheel)
برخی شرکتها به دلیل پیچیدگی رفتار مشتری، بهجای قیف فروش از مدل فلایویل استفاده میکنند.
- مفهوم: فلایویل یک مدل چرخشی است که بر تجربه مشتری و ایجاد یک چرخه دائمی از مشتریان راضی و وفادار تمرکز دارد که خودشان موتور محرک جذب مشتریان جدید میشوند.
- تمرکز: این مدل بهجای ختم شدن فرآیند به خرید (مانند قیف)، بر حفظ و وفاداری پس از خرید تأکید میکند و برای استارتاپها و رشد ارگانیک مناسب است.
در پایان، درک و بهینهسازی “قیف فروش” یک عنصر بنیادین برای هر کسبوکار موفق در عصر حاضر است. این ابزار نه تنها به شما کمک میکند تا سفر مشتری را شفافتر ببینید، بلکه با شناسایی نقاط قوت و ضعف، امکان “تحول پایدار در سیستم فروش” و افزایش راندمان را فراهم میآورد. همانطور که در مجموعه “سلز کوچینگ” باور داریم، همراهی متعهدانه و ارائه مهارتهای کاربردی، کلید دستیابی به این تحول است.
اگر به دنبال “افزایش سودآوری” و “رشد تیمهای فروش” خود هستید و میخواهید با اصلاح نگرش ذهنی و تمرین مستمر، نتایج ملموسی را خلق کنید، اکنون زمان آن فرا رسیده است که در مسیر رشد قدم بردارید. ما شما را به شرکت در سمینارها و دورههای کوچینگ فروش استاد مهدی ترابی دعوت میکنیم تا با جدیدترین “تکنیک فروش” و “راه های افزایش فروش” آشنا شوید. برای دریافت مشاوره تخصصی رایگان و آغاز مسیری نوین برای “رشد کسب و کار” خود، همین امروز با کارشناسان ما در سلز کوچینگ تماس بگیرید. همراهی استراتژیک ما، موفقیت شما را تضمین میکند.